..::سجّاده::..

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم السلام

..::سجّاده::..

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم السلام

..::سجّاده::..

بسم الله...
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم؛
إن شاء الله بتوانیم در این دنیای مجازی سهمی از دین خود را به فرهنگ شیعه و به خاندان اهل کرم علیهم السلام اداء کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج؛
و من الله توفیق؛
یاعلی...

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

هوالعلی . . .
یک برگ دیگر از زندگی ورق خورد؟
دیروز مسافرت بودم، این بار نه برای زیارت و سیاحت، بلکه برای آنکه برگی از زندگی خود را خود بسازم و خوب بسازم!!
باید برای مصاحبه میرفتم شیراز و رفتم!! انتظار داشتم که این برگ از زندگی را خود بسازم، اما حالا که برگشتم، دانستم که باز اشتباه کردم، چون من کمتر از آنم که سرنوشت خود را رقم بزنم؛ سرنوشت من را خدا رقم زده و تنها باید تلاش کنم، راهی را که او به من نشان داده را گم نکنم و در آن راه قدم گذارم.
با این سفر دانستم، این من نیستم که بخواهم یا نخواهم در مصاحبه قبول شوم، بلکه تنها میتوانم، در این راه تلاش کنم و پیروزی و شکست را او برایم رقم خواهد زد!!
پس اینکه میروم و حتما موفق برمیگردم اشتباه است!!
زیرا اگر خدا نخواهد، هیچ کاری پیش نخواهد رفت و نه تنها کاری از پیش نخواهیم برد، بلکه ممکن است، از آن مسیری که خدا برایمان قرار داده، دور شویم و درگمراهی قدم برداریم!!
امّا . . .
با اینکه دیروز کمی خودپسندانه و متکبرانه قدم برداشتم، اما اکنون پشیمانم، و خدا اینقدر بزرگ است که زود میبخشد و زود راضی میشود "یا سریع الرضا" . . .
و امیدوارم با پذیرش توبه ام و با دعای دوستان و والدینم، علی الخصوص مادر مهربانم، در این راه موفق باشم و قرب و رضای الهی را کسب کنم.
إنشاءالله این برگ از زندگیمان نیز به خوبی رقم خواهد خورد . . .
..::بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و رقیه بنت الحسین علیهم السلام::..
..::اللهی و ربی من لی غیرک::..
..::یاعلی::..
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۶:۲۸
فرزند سجّاده . . .
یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ادرکنی.
با کوله باری از ایمان و معرفت بازگشتیم . . .
از دیار عاشقان و حرم دلدادگان بازگشتم . . .
با ایمان و امید و عشق بینهایت بازگشتیم . . .
بارگناهانمان را زمین گذاشتیم و بازگشتیم . . .
آقای ما، امام ما، عزیزتر از جان های ما، جدتان بر ما لطف کردند و قطره اشکی از دیدگانمان جاری شد، شما نیز بر ما ترحمی بفرمایید، تا این قطره اشک جاری بماند و خشک نشود.
هجرانتان شیرین است، اما سخت . . .
کاش شود بر این هجران منتظر بمانیم و به عشق وصال و دیدار یار دست یابیم.
کاش شود این عشق در سینه مان، چنان ریشه کند که حتی اگر سیلاب کفر نیز جاری شد، بر عشق و بر ایمانمان استوار بمانیم.
همه اش بر لطف طبیبانه و دلوسوزانه شما میسر است.

آقا جان، بر ما ترحمی فرما . . .
۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۰۹
فرزند سجّاده . . .