..::سجّاده::..

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم السلام

..::سجّاده::..

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم السلام

..::سجّاده::..

بسم الله...
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم؛
إن شاء الله بتوانیم در این دنیای مجازی سهمی از دین خود را به فرهنگ شیعه و به خاندان اهل کرم علیهم السلام اداء کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج؛
و من الله توفیق؛
یاعلی...

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

باسمه الأعلی

سالروز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت.

السلام علیک یا رقیه بنت الحسین الشهید سلام الله علیها

بیت الرقیه

اشک یتیم

ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم

   رو از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم

پژمرد گل روی تو از تابش خورشید

   در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم

لبریز شرای عمه دگر کاسه صبرم

بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم

نومید ز دیدار پدر گشته دل من

بنشین به کنارم، پریشانه بگرییم

گردیم چو پروانه به گرد سر معشوق

چون شمع در این گوشه کاشانه بگرییم

این عقده مرا می کشد ای عمه

پیش نظر مردم بیگانه بگرییم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۶:۴۹
فرزند سجّاده . . .

باسم رب الحسین علیه السلام

محرم تمام و ناله ها فزونتر باشد

قافله عشق، به شام نزدیک تر باشد

روی نیلی و کبودی بازو، بس نبود

شام، شاید با تازیانه، زیباتر باشد؟

سه ساله وقتی با پدر کند نجوا

خرابه ، شاید عاشقانه تر باشد؟

سجاد، ویران، با غمِ پدر و برادر

رباب هم در رویا، همواره با اصغر باشد

لیلا نمی برد زِ یاد، علی اکبر را

رقیه و خرابه او را تیری دگر باشد

زینب آید، در مقابل ملعون یزید

رأس ارباب و برلبانش خیزر باشد

در مسیر، کوفیان، بد کردند

مگر می شود،، شام، مهتر باشد؟

زینب اگر سازد، گوشه ای سخن

نه یزید بل امیه، رو سیه تر باشد

ویران کند سجاد، شهر ظلم را

کلام و نفسش، از حیدر باشد

اگر شام و مراثی اش نمی بود

چگونه بر دل حسین، خنجر باشد؟

داغ دل رقیه و زینب بشنو

تا تو را طریق عشق، عزیزتر باشد

یاعلی؛

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۱ ، ۰۴:۱۰
فرزند سجّاده . . .

باسمه الأعلی

از زبان دختر امام حسین علیه السلام چنین سروده شده:

زائران قبر من! این شام، عبرت‏خانه است            مدفنم آباد و قصر دشمنم ویرانه است‏

دخترى بودم سه ساله، دستگیر و بى‏پدر   مرغ بى‏بال و پرى را این قفس کاشانه است‏

بودسلطانى ستمگر،صاحب قدرت یزید   فخر مى‏کرد او که مستم، در کفم پیمانه است‏

داشت او کاخى مجلّل، دستگاهى باشکوه   خودچه مردى،کزغرورسلطنت دیوانه است‏

داشتم من بسترى ازخاک،بالینى زخشت   همچو مرغى کوبسا محروم زآب ودانه است‏

تکیه مى‏زد او به تخت سلطنت با کبر و وجد         این تکبّر، ظالمان را عادت روزانه است‏

من به دیوار خرابه مى‏نهادم روى خود      زان همیشه رو سفیدم، شهرتم شاهانه است‏

بر تن رنجور من شد کهنه پیراهن، کفن           پر شکسته بلبلى را این خرابه لانه است‏

محو شد آثار او، پاینده شد آثار من                    ذلّت او، عزّت من هر دو جاویدانه است‏

***

باسلام

هرچه خواستم از ارباب بگویم، زبان یاری نکرد، شاید حق مظلومیت او و خاندانش را اداء نکرده ام؛ آخر می دانید! اگر خودشان نخواهند، هیچ قلمی در راهشان رنگ نمی دهد؛ از سه ساله ارباب می خواهم که یاری ام دهد، تا بتوانم کلماتی را جاری کنم که در حق این خاندان کرم باشد، . . .

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام

السلام علیک یا رقیه بنت الحسین سلام الله علیها

السلام علیکم یا آل الحسین علیهم السلام

شب اول محرم، گفتند: مجلسی برپاست! دانستم مجلس، همان مجلس عاشقان است! مجلس نگوییم بهتر است! زیرا، آنجا، دیار عاشقان است! دیاری که عاشقان را به میعادگاه وصال می رساند! به کربلا می رساند!

گفتند: امشب را به اسم بی بی رقیه سلام الله علیها، نام نهاده اند! گفتم: عجب شبی! می دانید چرا؟! چون یتیمان، حال یکدیگر را بهتر می دانند! او حال یتیمان ابا صالح عجل الله تعالی فرجه الشریف را بهتر می فهمد! همه دعا کردیم و از آن سه ساله خواستیم، به حق آن سر که در دامن داشت، به حق آن سیلی که بر صورت چون گلبرگش نشست، و به حق آن بازویی که چون بازوی مادرش زهرا سلام الله علیها کبود گشت، برای ظهور حجت حق عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کند؛ تا یتیمان دنیا، به وصال محبوب خویش برسند؛ تا آقایمان با ظهورش، حق سیلی مادرش و حق سیلی عمه کوچکش و حق خون جدش را، از ظالمان عالم بگیرد!

آری او می تواند دعا کند! آری دعای او مستجاب است! مگر می شود، دعای یتیمان در نزد خدا مستجاب نشود! مگر می شود خدا یتیم نوازی نکند! مگر می شود خدا، دعای ناز دانه ارباب را نپذیرد!

و ما چه می توانیم بگوییم، جز:

الهی به حق رقیة الحسین سلام الله علیها عجل لولیک الفرج

الهی به دعای ما روسیاهان بی آبرو، نه! به دعای آن سه ساله که در نزدت آبرو دارد، ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را برسان.

رقیه جان، بیا و دست ما یتیمان را هم بگیر، تا در این دنیای سیاه و تاریک، سیلی روزگار بر صورت ما نشیند و تازیانه جور و جفا، بازوی ما را کبود نکند؛ رقیه جان، اگر شفاعت ما را نکنی! چگونه ما بی آبرویان در نزد مولا و آقایمان سر بلند کنیم؟ و چگونه زبان بگشاییم؟ و چگونه اظهار پشیمانی کنیم؟

یاعلی؛

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۱ ، ۰۴:۱۱
فرزند سجّاده . . .