..::سجّاده::..

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم السلام

..::سجّاده::..

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم السلام

..::سجّاده::..

بسم الله...
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم؛
إن شاء الله بتوانیم در این دنیای مجازی سهمی از دین خود را به فرهنگ شیعه و به خاندان اهل کرم علیهم السلام اداء کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج؛
و من الله توفیق؛
یاعلی...

طبقه بندی موضوعی

بیست و هشت صفر...

چهارشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۷ ب.ظ
ز مثبت
۰
 
بیست و هشتم صفر رحلت حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن مجتبى (ع)تسلیت باد
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۴۶
کد مطلب: 4904
 
بیست و هشتم صفر رحلت حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن مجتبى (ع)تسلیت باد
 
بیست و هشتم صفر رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد ابن عبد الله ص و شهادت سبط اکبرش حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام

 
در سوگ نبى جهان سیه مى پوشد

در سینه دل از داغ حسن مى جوشد

از ماتم هشتمین امام معصوم

هر شیعه ز درد، جام غم مى نوشد

 یا محمد(ص) از رحلت تو چه بگوئیم و چه بنویسیم که براستى وصف این غم بزرگ، این رحلت جانگذار و وصف کبرى و داهیه عظمى در توان کدامین قلم و کدامین بیان است؟

محمد(ص)، اى گرامیترین خلق نزد پروردگار، اى آفتاب جانبخش جهان، اى روح وجود عالم، براستى کدامین قلم است که از تو، به صورتى بایسته و شایسته یاد کند؟... آرى...

گاهى که ستاره اى از آسمان کوچ میکند میگوئیم ما را چه غم که هنوز ماهى و مهتابى باقیست، اما بنازم به آن ماه شب افروزى که با رفتنش، کاروان نور را به ارمغان میاورد و انبوه ستارگان دیگرى را روشن میسازد...

و تو اى برگزیده ترین برگزیدگان خلق، اى رسول حق، چنین بودى آرى... آسمان بر بام خانه پیغمبر منتظر است، انگار که کواکب آر حرکت باز ایستاده اند و زمین دیگر نمى چرخد، در این لحاظ سنگین و اندوهناک گوئى این محمد(ص) نیست که از دار دنیا میرود بلکه کل انبیاء و پیامبران هستند که از این جهان میروند. خاتم انبیاء با تنى خسته و چشمى نگران (بخاطر حال امتش) این جهان را ترک میکند.

اینک او امتش را تنها میگذارد و از این فانى سرا به باقى سرا میشاند، او غم از رفتن ندارد، اندوه از رحلت و ترک این خاک ندارد که اگر غمى و اندوهى بر سینه اش سنگینى میکند ناراحتى و بى تابى از براى امت نوپایى است که یک مکتب الهى را پذیرفته است و به همین خاطر در مقابل دشمنان داخلى و خارجى زیادى قرار گرفته است. غمش غم امتى است که باید حرکتش را به سوى الله یک لحظه متوقف نسازد، چه رنجها که براى این حرکت متحمل نگشت و چه حرفها که از دوست و دشمن نشنید، اگر در دل همیشه به یاد و فکر امت بود بخاطر عشقى بود که به خداى امت داشت.

آرى مرغ جان، قصد پرواز از قفس تن را دارد. او که نفسش زندگى بود و امید، حرفهایش هیجان بود و تلاش، قدمها و حرکاتش زندگى ساز بود و انسان ساز، و لبخندش هر مشتاق عاشقى را بو جد میاورد. چقدر موثر و پر نفوذ سخن میگوید این رسول خدا، چقدر به انسانها عشق مى ورزد این سرور انسانها و چقدر پر جذبه است کلامش، آنگاه که از خدا سخن میگوید، آنگاه که از گرسنگان و تشنگان و بیماران و گرفتاران سخن میگوید.

اینک پدرى مهربان از دنیا میرود، پدرى بى مانند جهان را ترک میگوید، و آنگاه که بى تا بى قرارى دخترش را نظاره مى کند خطاب به او چنین مى فرماید: فاطمه عزیزم، فاطمه دلبندم، فاطمه اى گوشواره عرش کبریائى، فاطمه اى گوهر پارسایى و شکیبایى فاطمه اى محبوبه حضرت داور، فاطمه اى جان و جآنان پیامبر، فاطمه اى کفو بى کفو حیدر غصه به خود راه مده که تو اولین کسى هستى که به دیدار من میشتابى. فاطمه جان گریه این نور چشمان عزیزم حسن و حسین را آرام کن که بیش از این طاقت شنیدن این گریه ها را ندارم.

به یکباره نفس ها گره مى خورد، زمان ساکت و غمگین مى ایستند، هستى از جنبش باز مى ماند ناگهان لبهاى نازنین پیامبر تکان مى خورد:

بل الرفیق الا على

یا رسول الله اکنون اندکى از عطر تن مطهر تو است که در مشام این خاکیان فرو رفته است و در دلهاشان نورى، شورى و غوغایى بى اندازه ایجاد کرده و و شوریده شان ساخته و این دلهایشان را جایگاه عشق به تو و خاندان پاک قرار داده.

یا محمد(ص) عنایتى کن به این خستگان که جز ائین پاک تو چیزى نمیخواهند و جز به اشتیاق قرب الهى و محشور شدن در نزد تو، جانهاشان آرام نمى گیرد.

اى خوش آن روز یکه ما معشوق را مهمان کنیم

دیده از روى نگارینش، نگارستان کنیم

گر ز داغ هجر او دردى است در دلهاى ما

ز آفتاب روى او، آن درد را درمان کنیم

یا محمد(ص)، ما سوخته ایم سوخته... و اینک در سالروز رحلت تو و شهادت فرزندان عزیزت امام حسن مجتبى و امام على بن موسى الرضا علیه السلام جز آب دیده چه داریم که نثار کنیم، اى رسول حق، داغ دلهاى این مردان و زنان خسته را جز با وجود مقدس تو مگر میشود آرام کرد.

اینک اى خورشید درخشان آسمان نبوت، اندکى بیا و بحال این عاشقان حق و سوختگان سرزمین ما نظرى کن، اى پیغامبر عشق و توحید، اى حبیب خدا اى یاور مظلومان و اى چشمه جوشان ایمان و تقوى، گوشه چشمى بر این جمع پریشان و مضطر ما بینداز.

قامت خمیده ات را راست کن اى پدر امت، اى رسول حق، پیکر افسرده زهرایت را در آغوش بگیر، اشکها را از دیدگاهش پاک کن، پهلوى شکسته اى زهرایت را در آغوش بگیر، اشکها را از دیدگانش پاک کن، پهلوى شکسته اش را مرهم بگذار، گونه کبودش را نوازش کن، قلب شکسته اش را التیام بخش، اه اى رسول خدا، پیکر عرقه بخون مجتبى علیه السلام را از مقابل دیدگانش دور کن مگذار، بدن تیر الودش را نظاره کند، به او بگو که گریه را بس کند، بگو که فرزندش مهدى (عج) مى آید، بگو که او از راه میرسد او میاید، او باید بیاید، انتقام خونها را میگیرد و شادمانى را بهمراه مى آورد.

الهم و سر نبیک محمد(ص)برویته و من تبعه على دعوته و ارحم استکانتنا بعده، اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضور و عجل لنا ظهوره، انهم یرونه بعید او نریه قریبا، برحمتک یا ارحم الراحمین... (1)

در شهادت دو پاره تن رسول خدا

حضرت امام حسن علیه السلام و حضرت امام رضا علیه السلام

امروز شیعه ما تمزده است، امروز شیعه در سوگ است و شورى دگر به سر دارد، شیعه گوئى قرار ندارد، امروز دنیاى تشیع را حالى دیگرست و انقلابى دیگر.

گوئى هاله هاى ماتم و اندوه، سر تا پاى وجودش را فرا گرفته است، گوئى غریب شده است، گوئى عقیده ها آنچنان گلویش را میفشارند که دیگر تاب مقاومت در برابر قطرات اشکش نمى بیند. ارى امروز شیعه عزادار است و در ماتم عزیزانى بهتر از خویش به سوگ نشسته است.

امروز به تنها شیعه که مهدى (عج) هم سوگوار است، ارى امروز مهدى (عج) داغدار است و ابرهاى تیره ماتم و اندوه، آسمان زندگیش را پوشانیده است امروز مهدى (عج) از مدینه جدا نمیشود، امروز مهدى (عج) بقیع را تنها نمى گذارد و زمین مدینه نیز امروز آغوش گشوده است تا مهمآنان تازه اش را در قلبش جاى دهد، اى مدینه امروز از پذیرائى پیامبر(ص)و فرزندش احساس ‍ غرور میکند و بقیع نیز ان قبرستان غریب و خاموش، مهمانى تازه دارد، آماده است و تا در کنار مادرى، فرزندش را نیز جاى دهد، ارى فاطمه علیه السلام نیز، سوگوار است، و امروز در بقیع تنها نیست چون فرزندش حسن را در کنار خویش دارد و میتواند پهلوى شکسته و گونه سیلى خورده اش را به پسرش نشان دهد، میتواند عقیده هایش را بگشاید و شکوه درونش را به پسرش حسن علیه السلام باز گوید و براستى چه غمناک است امروز.

امروز بقیع مطهر، شاهد گفتگوى مادر و فرزندیست، که یکى بازوى کبودش را نشان میدهد و دیگرى بدن تیر خورده اش را و اه چه بگویم و چگونه بگویم که پیامبر(ص) نیز شاهد این صحنه غم انگیز است و در کنار فرزندانش اشک مى ریزد. راستى چه شده است؟

امروز همه عزادارند، شیعه، مهدى، مدینه، بقیع، فاطمه و اه چه گویم که طوس ‍ هم آماده عزادارى است چرا که او نیز امشب سینه اش را گشوده است تا فردى چون على ابن موسى الرضا علیه السلام را در آغوش کشد و چه پرشکوه، اما غم انگیز است. امروز بیرقهاى سیاه به نشانه سوگوارى در اهتزازند و صاحب عزا وجود مقدس ولى عصر حضرت مهدى (عج) است. هنوز از مدینه و بقیع و از کنار جدش پیغمبر خدا و مادرش فاطمه زهرا علیه السلام جدا نگشته است که طوس ان وجود نازنین را به سوى خویش میخواند تا در عزاى جدش على ابن موسى الرضا (علیه الاف التحیه و الثناء) نیز شرکت کند. و ما نیز اینک با قلبى اکنده از اندوه و با چشمانى اشکبار و با حالتى غمگین فریاد بر میداریم: اى مهدى، اى ولى زمان: اگر توفیق نداشته ایم که در کنارت در مدینه و بقیع باشیم اما اینک از جوار مرقد جدت على بن موسى الرضا علیه السلام و از محفلى که بنام اجداد طاهرینت تشکیل شده به شما تسلیت میگوئیم و ظهورتان را ارزو میکنیم. باشد که پاسخ عزادارهایمان، عنایت و توجهى به ما باشد.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۸
فرزند سجّاده . . .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">