عید سعید فطر بر تمامی عاشقان مبارک باد.
یا صاحب الزمان این رمضان هم گذشت و نیامدی، هر چند شرمنده روی تو ام، اما باز تو را طلب می کنیم تا شاید با آمدن شما بتوانیم کمی بدیهایمان را جبران کنیم. ما هرچه میکنیم جز بدی نیست، جز دور کردن زمان ظهور نیست. خدا کند که زودتر بیایی و در کنار شما این روز را عید بگیریم. و خدا کند از خطاهاینان بگذری. بگذری . . . .
بسم الله
سلام علیکم؛
آخرین جمعه ماه خدا، رمضان؛
این روز در خاطره ها جلوه ای دیگر دارد؛ مردم، درد و غم یکدیگر را بهتر می فهمند، در این روز به یادشان می آید که پیر جماران که بود و چه کرد! از کجا بود و چه ها کرد! می فهمند که باید قدر "سید علی" را قدربدانند، می فهمند که این سرزمین را باید با چنگ و دندان حفظ کنند و می فهمند 22 بهمن چگونه برگ تاریخ را رقم زدند.
در این روز شیعه و سنی معنا ندارد، همه با هم برادرند، همه برای یک هدف ایستاده اند؛ آزادی قدس! سربلندی اسلام!
امروز همه برای قدس قیام می کنند، و می گویند اسرائیل هرگز نبوده و هرگز نباید باشد، هرگز اجازه قدرت نمایی ندارد و هرگز اجازه سیطره بر زمینی از سرزمین های مسلمانان را نخواهد داشت.
امروز تنهایی اسرائیل کاملا آشکار است، امروز اسرائیل قدرت تکلم خود را از دست می دهد و مانند موشی در سوراخ خود پناه می گیرد، امروز هامیانش او را نمی شناسند، تا بتوانند مسلمانان را بفریبند؛ ولی مسلمان بیدار است! اسلام بیدار است! ایران بیدار است! . . .
و ما، امرروز را مانند سالهای پیشین در تاریخ جاودانه می کنیم تا بدانند که فلسطینیان تنها نیستند و تنها نمی مانند . . .
ان شاء الله با آمدن ولی و صاحبمان حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دیگر هیچ ظلمی در زمین نماند و تمامی مستکبران و حامیانشان از روی زمین نیست و نابود گردند.
پس همچنان منتظر ظهورش می مانیم و دست به دعا بر می داریم؛
اللهم عجل لولیک الفرج؛
یاعلی...
بسم الله...
علی(علیهالسلام) که تجلّی عالی ذات اعلای الهی است برتر از آن است که به وصف درآید و برای او شبیه و نظیری ذکر شود؛ همانگونه که خود درباره شناخت پروردگار خویش فرمود:«لم یُطْلِع العقول علی تحدید صفته ولم یَحْجُبها عن واجب معرفته». همواره با الهام از بیان آن حضرت، ضمن اظهار خضوع و اعتراف به عجز، شناخت علی(علیهالسلام) و معرّفی و تعریف آن حضرت در حدّ توان لازم است.
خورشید وجود او مانع نگرش و ظاهر هستی وی حجاب باطن اوست. آن موجودِ علْوی و سماوی که در کوتاه مدّتی زمینی شد، تنها کعبه میتوانست تجلّی وجودش را پذیرا باشد و تنها محراب عبادتِ مسجد توان تحمّل بار سنگین شهادتش را داشت. هرجا که پا مینهاد سراج فتح و چراغ ظفر میافروخت.آغاز حیاتش طلوع هدایت و انجام شهادتش غروب سعادت بود. هر روز پیش از فجر طلوع میکرد و به فجر طلوع کردن میآموخت. غروب آفتابْ طلوع مناجات او بود و طلوع آفتابْ طلیعه جهاداو.
دنیا با تمامِ قامت در مقابل علی به طنازی و تننازی ایستاد و علی با تمامِ قامتْ طغوای دنیا را با تبر تقوا شکست. قبضه شمشیر در کف علی به خود میبالید و احساس غرور میکرد و تیغ شمشیر برقزنان و رقصکنان خود را نماد آن قدرت یگانه دانسته، فخر میکرد.
همه و همه جلوههای کامل و کاملترین جلوههای انسانی، که مَلک و فَلَک را به شگفتی نشانده است، مرهون حیات عارفانه و زندگانی شاهدانه اوست. او که جهان در برابر دیدگان جانش رژه میرفتند و بدها سرافکنده میشدند و خوبان سرفراز میخرامیدند. همه را نگار مکتب نرفته او نگاهی نافذ داشت و تا ژرفای حقایق و سویدای وقایع را در مشهد و مرآی خود میکشاند. حجاب دنیا و پرده آخرت در برابر چشم حقیقتبین او رنگی نداشت. چشم خورشید مضیء و قلب قمر منیر را با نگاهش روشنی میبخشید. نگاه باطنْ بینش به ظاهرْ فتوا میداد و حجاب ظاهر در مقابل چشم نافذ او رونقی نداشت.
حیات عارفانه امام علی(علیهالسلام) - صفحه 7
بار خدایا ماه رمضان را از عبادت و پرستش ما تو را مملوّ و پر گردان، و اوقات آن را بطاعت و فرمانبرى ما براى تو آراسته نما، و ما را در روزش بر روزه داشتن و در شبش بنماز و زارى بسوى (درگاه) تو و فروتنى براى تو و خوارى در برابر تو، یارى فرما تا روزش بر ما بغفلت و بیخبرى و شبش بتقصیر و کوتاهى (در عمل) گواهى ندهد (گواهى دادن شب و روز بزبان حال است و گفتار و کردار انسان در آن در علم خداى تعالى بمنزله گواهى دادن نزد او است).
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام ؛ ص291
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و هر گاه در هر شب از شبهاى این ماه ما براى تو بندگانى باشد که عفو و بخشیدنت آنها را آزاد مینماید، یا گذشتت ایشان را میبخشد پس ما بندگان را از آن بندگان بگردان، و ما را براى ماه ما از بهترین شایستگان و یاران (برگزیدگان) قرار ده (حضرت صادق- علیه السّلام- فرموده: در هر شب از ماه رمضان براى خدا آزاد شده و رها شدگانى از آتش است جز کسیکه بمسکر (آنچه مستى آورد) افطار کند «بخورد و بیاشامد» و در شب آخر مانند آنچه که در همه آن ماه آزاد کرده آزاد مینماید).
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام ؛ ص290
گِرد قرآن گَرد زیرا هر که در قرآن گریخت آن جهان رست از عقوبت این جهان جست از فِتن
حکیم سنایى
و تا دستهامان را به (طلب یا فرا گرفتن) حرام دراز ننمائیم، و با پاهامان بسوى آنچه منع و حرام گشته نرویم، و تا شکمهامان نگاه ندارد و گرد نیاورد جز آنچه (خوردنى و آشامیدنى) که تو حلال و روا گردانیدهاى، و زبانهامان گویا نشود جز بآنچه (قرآن مجید و گفتار پیغمبر اکرم و أئمّه معصومین- علیهم السّلام- که) تو خبر داده و بیان فرمودهاى (این چند جمله اشاره بآداب و نیکو رفتارى روزهدار است که در این باره اخبار بسیار رسیده، روایت شده: زن روزهدار بکنیز خود دشنام داد، رسول خدا- صلّى اللّه علیه و آله- شنید، فرمود: طعام و خوراک آوردند و بآنزن امر کرد که بخور، گفت: من روزه هستم! حضرت فرمود: چگونه روزه هستى و بکنیز خود دشنام دادى؟! تنها روزه از خوردن و آشامیدن نیست. طعام خواستن حضرت براى آن زن روزهدار و امر بخوردن او شاهد از جهت این بوده که میدانسته روزه او روزه مستحبّى بوده، و احتمال میرود که روزه واجب بوده و امر حضرت بخوردن از روى تأدیب است یعنى مانند این روزه را پاداشى نیست و گرفتن و نگرفتن آن یکسان است اگر چه گرفتن آن واجب باشد) و رنج نکشیم جز در آنچه (عبادت خالق و خدمت بخلق که) بپاداش تو نزدیک گرداند، و بجا نیاوریم جز آنچه که از کیفر تو نگاه دارد، سپس همه آن کردارها را از رئاء و خودنمائى خود نمایان و از سمعه و شنواندن شنوانندگان خالص و پاکیزه گردان که در آن کسى را با تو شریک نگردانیم، و جز تو در آن مقصود و خواستهاى نطلبیم.
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام ؛ ص286
هر آن چیزى که در عالم عیان است چو عکسى ز آفتاب آن جهان است
جهان چون زلف و خدّ و خال و ابروست که هر چیزى بجاى خویش نیکوست
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و شناسائى برترى آن را (بر ماههاى دیگر) و بزرگ داشتن حرمت و حقّش را (که قیام و ایستادگى بر آن واجب است) و دورى گزیدن از آنچه را که منع و حرام کردهاى بما الهام نما، و ما را بر روزه داشتن آن بوسیله بازداشتن اندام از گناهان و بکار بردن آن اندام در آن ماه به آنچه تو را خوشنود می گرداند (خواسته تو در آن است) یارى فرما، تا با گوشهامان سخن بیهوده گوش ندهیم، و با چشمهامان بسوى بازى (کارهائى که انسان را از مقصود باز دارد) نشتابیم.
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام ؛ ص285
پس از آن (عبادت و بندگى در) شبى (شب نوزدهم یا بیست و یکم یا بیست و سوّم) از شبهاى آن را بر (عبادت در) شبهاى هزار ماه برترى داد (چون خیرات و برکات و نیکیها و سودهاى دینى و دنیوى در آن است) و آن را شب قدر نامید (شبى که خداى تعالى اجلها و روزیها و هر امرى که حادث میشود را مقدّر میفرماید) در آن شب (بسیارى از) فرشتگان و روح (القدس: جبرئیل یا وحى یا مخلوقى است بزرگتر از فرشتگان) بفرمان پروردگارشان بر هر که از بندگانش بخواهد با قضا و قدرى که محکم و استوار کرده (تغییر و تبدیلى در آن نیست) براى هر کارى (که خدا مقدّر فرموده) فرود میآیند، آن شب سلام و درود (فرشتگان) است (بر آنانکه براى نماز بپا ایستاده یا در حال رکوع و سجودند، یا آنکه شب سلامتى و رهائى از ضرر و زیان شیاطین است) که برکت و خیر آن تا آشکار شدن روشنى صبح و دائم و همیشه است.
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام ؛ ص285
و سپاس خدائى را سزا است که ماه خود ماه رمضان ماه صیام و روزه و ماه اسلام (ماه طاعت و فرمانبرى از جهت بسیارى طاعت و بندگى، یا ماه دین اسلام براى اینکه واجب شدن روزه آن از مختصّات این امّت است، حضرت صادق علیه السّلام می فرمود: خداوند روزه ماه رمضان را بر هیچیک از امّتهاى پیش از ما واجب نکرده است؛ و فرمود: خداوند روزه ماه رمضان را بر پیغمبران واجب گردانید نه بر امّتها، پس این امّت را به ماه رمضان «بر امّتهاى گذشته» برترى داد، و وجوب روزه آن را بر رسول خدا و بر امّت آن حضرت قرار داد) و ماه پاکیزگى، و ماه تصفیه و پاک کردن (از گناهان، یا ماه تخلیص و رهائى از آنها) و ماه قیام و ایستادن (براى نماز در شبها) را یکى از آن راههاى احسان قرار داد آنچنان ماهى که قرآن در آن فرو فرستاده شد در حالیکه براى مردم راهنما (ى از گمراهى) و نشانههاى آشکار رهبرى (حلال و حرام) و جدا کننده میان حقّ و باطل است.
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام ؛ ص283
سعید ابن سالم گفته: نزد حضرت باقر- علیه السّلام- بودیم و از رمضان سخن میگفتیم، حضرت فرمود: نگوئید این رمضان، و نگوئید رمضان رفت و رمضان آمد، زیرا رمضان نامى از نامهاى خداى تعالى است نمیآید و نمیرود، آنکه میآید و میرود زایل و نیست شونده است، بلکه بگوئید شهر رمضان «ماه رمضان».
على بن الحسین، امام چهارم علیه السلام، الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام - تهران، چاپ: دوم، 1376ش.
از پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله- رسیده: رمضان نامیده شده براى آنکه «یرمض الذّنوب» گناهان را میسوزاند «میآمرزد»
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام ؛ ص282
مناجاتی کوتاه از شهید مصطفی چمران
«خدایا! خسته و دلشکستهام، مظلوم از ظلم تاریخ، پژمرده از جهل و اجتماع ناتوان در مقابل طوفان حوادث، ناامید در برابر افق مبهم و مجهول، تنها، بیکس، فقیر در کویر سوزان زندگی، محبوس در زندان آهنین حیات. دل غمزده و دردمندم آرزوی آزادی میکند، و روح پژمردهام خواهش پرواز دارد، تا از این غربتکده ی سیاه، ردای خود را به وادی عدم بکشاند و از بار هستی برهد، ودر عالم نیستی فقط با خدای خود به وحدت برسد.»
۳۱ خرداد سالروز شهادت سردار اسلام دکتر مصطفی چمران
سال ۱۳۶۰، در هنگامه دفاع از مبانی انقلاب اسلامی ایران
..::برای شادی روحش صلوات::..
میلاد با سعادت سلطان عشق حضرت سید الشهدا علیه السلام و روز پا سدار امیر عشق حضرت عباس بن علی علیه السلام و روز جانباز و پور عشق حضرت سیدالساجدین علیه السلام بر تمام محبان مبارکباد .
مناقب، مینویسد شیطان بصورت افعى که داراى ده سر است با نیشهاى تیز درآمد چشمهاى قرمز سهمگین داشت از درون زمین محل مسجد زین العابدین درآمد و در محراب عبادتش پیچید امام را هراسى در دل پیدا نشد و باو توجهى ننمود شروع کرد با نیشهاى خود سر انگشتان امام را گاز میگرفت و نیش میزد باز باو توجه نکرد و پایش را بر نمیداشت هیچ شک و اشتباه در نماز و قرآنش پیش نیامد.
در این موقع از آسمان شهاب آتش زائى بر شیطان فرود آمد همین که این شهاب بدید فریادى زد و بصورت اولى خود کنار على بن الحسین ایستاد، گفت یا على بن الحسین تو سرور عبادتکنندگانى چنانچه نام گرفتهاى من شیطانم بخدا قسم عبادت پیمبران از پدرت آدم تا زمان ترا دیدهام کسى را چون تو عابد نیافتهام شیطان رفت امام همان طور مشغول نماز خود بود و سخن شیطان او را از نماز باز نمیداشت تا نمازش تمام شد.
زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه بحار الأنوار ،ص:45
ابو حازم میگفت کسى از خانواده بنى هاشم ندیدم که از على بن الحسین بهتر باشد در هر شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند تا در پیشانى و محل سجدهاش پینه بست چون پینهاى که بر زانوى شتر مىبندد.
زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه بحار الأنوار،ص:51
در کتاب فلاح السائل نقل شده که حضرت صادق فرمود هر وقت على بن الحسین آماده نماز میشد تنش میلرزید و رنگش زرد میشد چون شاخه خرما میلرزید.
زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه بحار الأنوار؛ ص : 41
در کافى است عبد الله بن حارث گفت حضرت زین العابدین شیشهاى از مشک در جا نماز داشت هر وقت به نماز میایستاد از آن بر خود میمالید.
زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه بحار الأنوار ،ص:45
مورّخان مىگویند: امام علیه السلام به خود اجازه نمىداد تا کسى از همنشینانش نسبت به کسى که به او بدى کرده جسارتى کند، روزى یکى از دشمنان امام علیه السلام بر آن حضرت وارد شد رو به امام کرد و گفت:
«آیا تو با نماز آشنایى دارى؟»
ابو حازم که یکى از اصحاب امام در خدمت آن حضرت بود خواست تا طرف را تنبیه کند، امام ابو حازم را منع کرد و فرمود:
«ابو حازم دست نگهدار! همانا دانشمندان بردبار و مهربانند.»
سپس رو به آن مرد کرد و با محبت فرمود:
«آرى با نماز آشنایم.»
آن مرد بعضى از مسائل نماز را پرسید، امام علیه السلام جواب داد، شرمنده شد و شروع به عذرخواهى کرد و گفت: «شما حجت را بر همه تمام کردید.» حقا که روش امام علیه السلام با همنشینان خود و دیگران همان رفتار جدّش رسول گرامى (ص) بود که براى کامل ساختن مکارم اخلاق مبعوث گشته بود.
تحلیلى از زندگانى امام سجاد علیه السلام ،ج1،ص:103
وقتى بنماز میایستاد هیچ چیز او را جز نماز بخود مشغول نمیکرد و صدائى را نمیشنید از شدت توجهى که بنماز داشت.
زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه بحار الأنوار،ص:57
ابان بن تغلب گفت بحضرت صادق عرضکردم من دیده بودم هر وقت على بن الحسین وارد نماز میشد رنگش تغییر میکرد فرمود بخدا سوگند على بن الحسین مىشناخت آن کسى را که در مقابلش میایستاد.
زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه بحار الأنوار،ص:51
خدمت امام على بن حسین علیهما السلام شرفیاب بودم، موقعى که نماز صبح را خواند، سائلى در زد، امام علیه السلام فرمود
«به سائل چیزى بدهید و او را دست خالى رد نکنید»
کافی ج4،ص15.
الهى و انطقنى بالهدى و ألهمنی التّقوى و وفّقنى للّتى هى ازکى و استعملنى بما هو ارضى.
صحیفه سجّادیه؛ دعاى بیستم.