سه ساله ارباب . . .
از زبان دختر امام حسین علیه السلام چنین سروده شده:
زائران قبر من! این شام، عبرتخانه است مدفنم آباد و قصر دشمنم ویرانه است
دخترى بودم سه ساله، دستگیر و بىپدر مرغ بىبال و پرى را این قفس کاشانه است
بودسلطانى ستمگر،صاحب قدرت یزید فخر مىکرد او که مستم، در کفم پیمانه است
داشت او کاخى مجلّل، دستگاهى باشکوه خودچه مردى،کزغرورسلطنت دیوانه است
داشتم من بسترى ازخاک،بالینى زخشت همچو مرغى کوبسا محروم زآب ودانه است
تکیه مىزد او به تخت سلطنت با کبر و وجد این تکبّر، ظالمان را عادت روزانه است
من به دیوار خرابه مىنهادم روى خود زان همیشه رو سفیدم، شهرتم شاهانه است
بر تن رنجور من شد کهنه پیراهن، کفن پر شکسته بلبلى را این خرابه لانه است
محو شد آثار او، پاینده شد آثار من ذلّت او، عزّت من هر دو جاویدانه است
***
هرچه خواستم از ارباب بگویم، زبان یاری نکرد، شاید حق مظلومیت او و خاندانش را اداء نکرده ام؛ آخر می دانید! اگر خودشان نخواهند، هیچ قلمی در راهشان رنگ نمی دهد؛ از سه ساله ارباب می خواهم که یاری ام دهد، تا بتوانم کلماتی را جاری کنم که در حق این خاندان کرم باشد، . . .
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین سلام الله علیها
السلام علیکم یا آل الحسین علیهم السلام
گفتند: مجلسی برپاست! دانستم مجلس، همان مجلس عاشقان است! مجلس نگوییم بهتر است! زیرا، آنجا، دیار عاشقان است! دیاری که عاشقان را به میعادگاه وصال می رساند! به کربلا می رساند!
گفتند: امشب را به اسم بی بی رقیه سلام الله علیها، نام نهاده اند! گفتم: عجب شبی! می دانید چرا؟! چون یتیمان، حال یکدیگر را بهتر می دانند! او حال یتیمان ابا صالح عجل الله تعالی فرجه الشریف را بهتر می فهمد! همه دعا کردیم و از آن سه ساله خواستیم، به حق آن سر که در دامن داشت، به حق آن سیلی که بر صورت چون گلبرگش نشست، و به حق آن بازویی که چون بازوی مادرش زهرا سلام الله علیها کبود گشت، برای ظهور حجت حق عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کند؛ تا یتیمان دنیا، به وصال محبوب خویش برسند؛ تا آقایمان با ظهورش، حق سیلی مادرش و حق سیلی عمه کوچکش و حق خون جدش را، از ظالمان عالم بگیرد!
آری او می تواند دعا کند! آری دعای او مستجاب است! مگر می شود، دعای یتیمان در نزد خدا مستجاب نشود! مگر می شود خدا یتیم نوازی نکند! مگر می شود خدا، دعای ناز دانه ارباب را نپذیرد!
و ما چه می توانیم بگوییم، جز:
الهی به حق رقیة الحسین سلام الله علیها عجل لولیک الفرج
الهی به دعای ما روسیاهان بی آبرو، نه! به دعای آن سه ساله که در نزدت آبرو دارد، ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را برسان.
رقیه جان، بیا و دست ما یتیمان را هم بگیر، تا در این دنیای سیاه و تاریک، سیلی روزگار بر صورت ما نشیند و تازیانه جور و جفا، بازوی ما را کبود نکند؛ رقیه جان، اگر شفاعت ما را نکنی! چگونه ما بی آبرویان در نزد مولا و آقایمان سر بلند کنیم؟ و چگونه زبان بگشاییم؟ و چگونه اظهار پشیمانی کنیم؟
سلام علیکم...
همسنگری اگر حال پیاده روی اربعین هواییت کرده
اگر یاد پاهای پرآبله سه ساله ارباب هواییت کرده
ما میخواهیم از کربلا تا کربلا برویم
باعث خوشحالیست با شما همسفر شویم
الهی به حق رقیة الحسین سلام الله علیها عجل لولیک الفرج