توبه پیرمرد . . .
توبه پیرمرد بر اثر بیانات امام سجّاد علیه السّلام
هنگام ورود خاندان نبوّت به شام، پیرمردى از مردم شام، به آنها نزدیک شد و گفت: «سپاس خدا را که شما را کشت و نابود ساخت و شهرها را از مردان شما آسوده کرد، و امیر مؤمنان یزید را بر شما مسلّط نمود.»
امام سجّاد علیه السّلام: اى پیرمرد! آیا قرآن خواندهاى؟
پیرمرد: آرى.
امام سجّاد علیه السّلام: آیا معنى این آیه را فهمیدهاى که خداوند مىفرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى، بگو اى پیامبر، من براى رسالت مزدى جز دوستى با خویشانم را از شما نمىخواهم.» (شورى/ 23)
پیرمرد: آرى خواندهام.
امام سجّاد علیه السّلام: «منظور از خویشان پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم در این آیه ما هستیم.»
اى پیرمرد! آیا این آیه را خواندهاى؟ «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ، حقّ خویشان را ادا کن.» (اسراء/ 26)
پیرمرد: آرى خواندهام.
امام سجّاد علیه السّلام: «خویشان در این آیه ما هستیم.»
اى پیرمرد آیا این آیه را خواندهاى؟ «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى ، بدانید از هر آنچه سود بردید یک پنجم آن مخصوص خدا و رسول و خویشان است.» (انفال/ 41).
پیرمرد: آرى خواندهام.
امام سجّاد علیه السّلام: «اى پیرمرد! خویشان در این آیه ما هستیم.»
اى پیرمرد آیا این آیه را خواندهاى؟ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً ، همانا خداوند خواسته است که ناپاکى را از شما خاندان بر دارد و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» (احزاب/ 33)
پیرمرد: آرى خواندهام.
امام سجّاد علیه السّلام: این آیه در شأن ما نازل شده است.
در این هنگام پیرمرد در سکوت فرو رفت و از گفتار جسورانه خود پشیمان شد و گفت: «تو را به خدا شما همانید که گفتید؟» امام سجّاد علیه السّلام: آرى سوگند به خدا بدون تردید ما همان خاندانیم، به حقّ پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم ما همان خویشاوندان او هستیم.
پیرمرد پس از شناخت آنها، گریه کرد و از شدّت ناراحتى، عمامه خود را از سر گرفت و بر زمین زد و دستهایش را به سوى آسمان بلند نموده و گفت: «خدایا! ما از دشمنان جنّى و انسى آل محمّد صلى اللَّه علیه و آله و سلم بیزاریم.» سپس به امام سجّاد علیه السّلام عرض کرد: «آیا توبهام پذیرفته است؟» امام سجّاد علیه السّلام: آرى اگر توبه کنى، خداوند توبهات را مىپذیرد و با ما خواهى بود.
پیرمرد: «من توبه کردم.»
این خبر به یزید رسید، یزید فرمان داد آن پیر را بکشید، جلّادان یزید او را به شهادت رساندند.
منبع: غمنامه کربلا، ص194
حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَیونِسَ الرِّفاقَ؛
خوش اخلاقى روزى هارازیادمى کندومیان دوستان انس والفت پدیدمى آورد.
نهج الفصاحه، ح 781