یه صفحه سفید . . .
هوالعلی . . .
سلام علیک
اگه دوست داری بخونی، برو ادامه مطلب.
یاعلی . . .
امروز می خواستم از اعتقاداتم بنویسم، ببینم که در چه حدی به چه چیزایی معتقدم، اما دیدم هرچی بنویسم، اون چیزی رو که ته دلم هست رو نشون نمیده، برای همین سفید رهاش کردم.
فقط میدونم، اعتقاداتم با سرخی خون آقامون اباعبدالله علیه السلام بوجود اومده و با عشق به رهبر گره خورده و به امید ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده است.
زندگی به جزء این چندتا رکن، چه معنی دیگه ای می تونه داشته باشه؟
یاد کربلا بودن، یعنی عبادت . . .
پیرو ولایت بودن یعنی عبادت . . .
منتظر ظهور بودن یعنی عبادت . . .
خدا خودش اینا رو برامون قرار داده؛ خدا خودش اینا رو دوست داره؛ خدا خودش ما رو توی این جمع قرار داده.
می تونید تصور کنید از شیعه دور بودید، از ایران و کربلا دور بودید، چه زندگی داشتید؟
بدون هدف! روزمرگی! نا امیدی!
چرا معاد؟! چرا قیامت؟! چرا اسلام؟!
اصلا چرا باید این دین رو داشته باشی؟! چرا ما دین حق باشیم؟! چرا دیگران درست نگن؟!
بالاخره اینقدر سوال پیش می یاد که، پی میبری همین شیعه بودن، نعمتش از خیلی از نعمت هایی که خدا می تونست و میتونه برامون قرار بده، بهتره!
یاعلی . . .
از اینکه حقیر رو لینک فرمودید متشکرم
با عنوان طریق در سفیر تدبیر لینک شدید
از حق نگذریم مطالب خوب و مفیدی تو وبلاگ دارین در خصوصو همکاری در موارد مختلف و تبادل اطلاعات ما آماده ایم . ضمنا پاسخ نظر قبلی رو هم ندادین .
یا علی