یا ضامن آهو . . .
جمعه, ۲۲ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۳۱ ق.ظ
آشنای غریب
کنج حجره ز همه دلگیرم از تب غربت خود می میرم
چو من اینگونه کسى مضطر نیست غربت من ز على کمتر نیست
آشنایان همه بیگانه شدند دوستی ها همه افسانه شدند
پیروانم همه بیعت شکنند به ولیعهدى من طعنه زنند
بى سبب نیست انیسم آه است چه کنم؟ خواهر من در راه است
گر خبر از دل زارم گیرد بین ره از غم من می میرد
به امیدى که جوادم آید عقده از کار دلم بگشاید
پسرم درد به سینه دارد خبر از شهر مدینه دارد
کوچه تنگِ مدینه دیدهست ناله ى فاطمه را بشنیدهست
ترسم از اینکه شبیه زهرا به جوانى برود از دنیا
«جواد زمانی»
۹۱/۱۰/۲۲
انشاالله در همه ی مراحل زندگیتون موفق و موید باشید.
از کمکی که بهم کردید ممنونم.
.
.
.
به هر حال از لطفی که کردید و وقتی که گذاشتید سپاسگزارم.
خیلی التماس دعا.
یاعلی