خمسه آل عشق (یاحسین) . . .
احضارعشق
وقتی کاروان به سرزمین کربلا وارد شد، امام حسین علیه السلام، عشق را احضار کرد و فرمود: از این لحظه باید کاملاً هوشیار باشی؛ صحنه هایی را مشاهده می کنی که بر حیرت تو خواهد افزود؛ هرگز بی صبری مکن و دم از گفت و شنود فرو دار؛ من خود، رازهای عاشقانه را به تو خواهم نمود. کِشت امید من، فردا در کربلا حاصل می دهد و راز مستی در خون سرخ من تجلی می کند. امشب که شب عاشورا است، محفل شادی و سرور در خیمه ها برپاست، می توانی مهمان ما باشی و شاهد بزمِ سرور.
کاروان صحرا به صحرا می گذشت از میان دره ها و کوه و دشت
تا رسیدیم سرزمین کربلا کرد حسین احضار یکباره مرا
گفت: از این لحظه بسی هشیار باش امشب و فردا مرا غمخوار باش
هرچه بینی فارغ از عقل و نظر دستِ حیرت را مَزَن بر فرق سر
چون درخشد کوکب اقبال من تو بیا آسوده در دنبال من
راز مستی می کند در من ظهور می نگر در خون من شهلای شور
کربلا فردا مرا دل می دهد کِشت امید من حاصل می دهد
دم فرو بند و مکن گفت و شنود من تو را خود رازها خواهم نمود
امشب عاشورا شب شور و نشور شاهد ما باش در بزم سرور
یاعلی؛
پاینده باشید.