خمسه آل عشق (یاعلی) . . .
عشق و حماسه
مولا علیه السلام به عشق فرمود: ای عشق! برای ظهور و تجلی نباید عجله کنی، زیرا تو هنوز صاحب حماسه نشدی و بدون حماسه، مفهوم و معنی پیدا نمی کنی و روح حق در تو هویدا نمی شود. من چون جان به جانان تسلیم کرده ام، جیدر عنوان گرفته ام و قلعه ی خیبری در مشت من است و پشت به هیچ نبردی نکرده ام، زیرا عشقِ حماسی، کوبیدن نیست، بلکه زیبا ساختن است و حتی عشق هم با حماسه جاودان می شود و شورِ مستی در رگ مردان می گردد. گاه پرچم فتح و ظفر است و گاهی هم شعله ی آه سحر؛ گاه دریا را از خروش خزر می شکافد و گاهی هم در کُنجی خموش می نشیند؛ گاه در ذوالفقار می درخشد و گاهی هم از درد روزگار می نالد.
بنابراین عاشقی بدون حماسه، مطلوب نیست، چاره آن است که خویش را از اغبار عریان کنی و سینه ات را از داغ من بریان، آنگاه نزد زهرا سلام الله علیها می روی تا تو را در حوض کوثر شستشو دهد و از گُلِ مهرش رنگ و بو. پس از آن رمز حماسه را به تو خواهد آموخت.
گفت مولا: عشق را تعجیل چیست؟ بی حماسه عشق را تحویل نیست
با حماسه عشق معنا می شود روح حق در او هویدا می شود
چون علی جان را به جانان داده است ایرد او را حیدر عنوان داده است
قلعه های خیبری در مشت من کس ندیده در نبردی پشت من
با حماسه، عشق جاویدان شود شور مستی در رگ مردان شود
گاه گیرد رایت فتح و ظفر گاه گردد شعله ی آه سحر
گه تلألو می کند در ذوالفقار گاه می نالد ز درد روزگار
پس حماسه عشق را جولان دهد ابر او را هر زمان باران دهد
بی حماسه، عاشقی مطلوب نیست بی شجاعت، عشق را آشوب نیست
چاره آن است خویش را عریان کنی سینه را از داغ من بریان کنی
بعد از آن در حوض کوثر می روی سینه از داغ من بریان کنی
بعد از آن در حوض کوثر می روی نزد زهرای مطهر می روی
تا دهد این داغ را او شستشو وز گُلِ مهر و صفایش رنگ و بو
یاعلی؛
مارو هم دعا کنید