آخرین شبهای ماه شعبان است . . .
شب گذشته در مسجد جامع شهر بودیم؛
مناجات شعبانیه، با مداحی محمدرضا طاهری.
دلها را روانه کربلا و شام کرد؛ از حسین و عباس گفت؛ هم ناله زینب و رقیه شد.
شب استغفار بود و تزکیه؛ فطرت های الهی بیدار شد و دلها آماده ورود به ماه خدا؛ ماه قرآن و صوت آشنای ربنا؛ ماه روزه، نماز و ثناءی پروردگار.
هر دری بسته شود، جز در پر فیض حسین
این در خانه عشق است که باز است هنوز
در این لحظات باقیمانده از ماه شعبان، فرصت را غنیمت شماریم و توبه کنیم تا محیاء ورود به ماه رمضان باشیم؛ خدا به دنبال بهانه نیست تا بندگانش را وارد جهنم کند؛ اما در مقابل، به دنبال کوچکترین بهانه ای است، که بندگانش را عفو کند و مورد رحمت خود قرار دهد؛
..::الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک::..
ما را از دعای خیر خود در این لحظات محروم نفرمایید و از خدا بخواهید ما رو سیاهان را ببخشد تا پاک و پاکیزه و بدون هیچ گونه غل و غشی وارد ماه رمضان شویم.
اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْیُوبٌ وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ وَ طاعَتى قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتى کَثیرٌ وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ
فَکَیْفَ حیلَتى یا سَتّارَ الْعُیُوبِ وَ یا عَلاّمَ الْغُیُوبِ وَ یا کاشِفَ الْکُرُوبِ
اِغْفِرْ ذُنُوبى کُلَّها بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
یا غَفّــارُ یا غَفّـــارُ یا غَفّـــارُ
بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
شب میلادی که نه شب میلاد است، شب عشق و شور است، شب سرور است و شب شادی، شب دلهای پاک و عاشقان امام زمان است، شب میلاد روح و جان جهان است.
بیایید و این شب را همچون شب قدر قدر بدانیم و حاجات را ز خدا بستانیم.
مگر حاجتی جز ظهور مولا هست . . . ! ! ؟
دگر دلها در سینه ها نمی گنجد، سینه ها گنجایش غم ها را ندارد، دگر دلها جز با ظهور مولا آرام نمی گیرد.
خدایا دلها را عاشق خود کن، با ظهور مولا این دلها را عاشق تر به معشوق کن.
می دانم جان من قابل این الطاف نیست اما به جان مادرش زهراء این جان ها را قابل الطاف کن.
یاعلی . . .