فاطمیه نیز تمام شد؛
ما ماندیم و روزگاری پر فریب تا نفس خویش را به آزمایش بگذاریم؛
آیا تا محرم و فاطمیه بعدی، از این آزمایشات سربلند خواهیم بود؟، یا باز چشم هایمان را به روی حقایق بسته و در چاه های ظلالت دنیا فرو خواهیم رفت!
کاش بشود با همین معنویتی که به ما رسیده، بتوانیم خود را از وسوسه های شیطان حفظ کنیم؛
الحمدلله، اولین قدم را برداشتیم و اولین مراسم هیئت را برپا کردیم، هنوز نمی دانم نام هیئت چه باشد، اما می دانم بی ارتباط با نام مبارک حضرت فاطمه زهراء و رقیه خاتون سلام الله علیهم نخواهد بود، مدد می گیریم از مادرمان فاطمه زهراء، تا ما را هدایت کند. یا فاطمه زهراء . . .
اولین مراسم هیئت، شب جمعه بود و شب زیارتی آقا ابا عبدالله علیه السلام، شبی که همه انبیاء و اوصیاء بر گرد آقایمان حسین علیه السلام جمع اند و مهمان سرزمین کربلا یند، گفتیم بی نصیب نمانیم و به بهانه وداع با فاطمیه یک سینه زنی راه انداختیم . . .
بچه ها همگی مشتاق بودند و تنها با یک تلنگر و پیشنهاد کوچک، آمادگی خود را اعلام کردند و ساعات بعد هر یک به دنبال آماده کردن بخشی از کار بود، و مداح در حال خواندن نوحه های فاطمی . . .
آری، این چنین است جاذبه عشق حسینی . . .