حق دانش آموز و دانشجو...
وَ أَمَّا حَقُّ رَعِیَّتِکَ بِالْعِلْمِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ جَعَلَکَ لَهُمْ فِیمَا آتَاکَ مِنَ الْعِلْمِ وَ وَلَّاکَ مِنْ خِزَانَةِ الْحِکْمَةِ فَإِنْ أَحْسَنْتَ فِیمَا وَلَّاکَ اللَّهُ مِنْ ذَلِکَ وَ قُمْتَ بِهِ لَهُمْ مَقَامَ الْخَازِنِ الشَّفِیقِ النَّاصِحِ لِمَوْلَاهُ فِی عَبِیدِهِ الصَّابِرِ الْمُحْتَسِبِ الَّذِی إِذَا رَأَى ذَا حَاجَةٍ أَخْرَجَ لَهُ مِنَ الْأَمْوَالِ الَّتِی فِی یَدَیْهِ کُنْتَ رَاشِداً وَ کُنْتَ لِذَلِکَ آمِلًا مُعْتَقِداً وَ إِلَّا کُنْت لَهُ خَائِناً وَ لِخَلْقِهِ ظَالِماً وَ لِسَلَبِهِ وَ عِزِّهِ مُتَعَرِّضاً. (تحف العقول؛ ص261)
حق زیردست علمى (دانشجو) آن است که بدانى، علمى که خدا بتو داده، و خزانه حکمتى که به تو سپرده براى خدمتگزارى آنهاست. اگر کارى را که به عهدهات نهاده درست انجام دهى، و همچون خزانهدار مهربانى رفتار کنى که خیر مولا را در میان بندگانش رعایت کند، شکیبا و مخلص باشد، چون نیازمندى بیند از اموالى که در دست دارد در اختیارش نهد، رهشناس و خدمتگزار، و معتقد خواهى بود، و گر نه خائن به خدا و ظالم به خلق باشى و سزاوارى که خدا (به کیفر این ناسپاسى) علمش را از تو باز گیرد، و قاهرانه با تو رفتار کند. (ترجمه جنتى؛ ص413)