هفت سین فاطمی . . .
چهارشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۰۶ ب.ظ
رسیده عید و دلهاشاد و خرم همه درفکردیدارندباهم
همه آماده اندسفره بچینند به فکرسفره های هفت سینند
منم درسفره دارم هفت سین را ولی توأم شده باداغ زهرا
بود سین نخستین سیلی کین به روی مادرم بادست سنگین
ببین برسفره سین دومم را که سویی نیست درچشمان زهرا
بگویم سین سوم تابسوزی که مادرسوخت بین کینه توزی
ازین ماتم دل حیدرغمین است که سین چهارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم این است سرسجاده اش زینب حزین است
شده سفره پرازاشک شبانه ششم سین مانده سوت وکور خانه
چه گویم ای عزیزازسین آخر بُودآن سینه ی مجروح مادر...
۹۱/۱۲/۳۰